MARKETING MODERN
|
||
آموزش بازاریابی ومدیریت بازارحرفه ای |
🔻 در بحرانها، برندت حرف نمیزنه… این رفتار توست که فریاد میزنه!
@bazaryabimodern1987
وقتی اوضاع خوبه، خیلیا مدیر خوبین…
ولی وقتی که شرایط سخت میشه، فرق مدیر واقعی با بقیه به خوبی معلوم میشه
📌 در بحرانها، مشتریانت خوب نگاه میکنن ببینن:
– چطور با کارمندات برخورد کردی؟
– چطور با تأمینکنندههات تسویه کردی؟
– آیا پنهانکاری کردی یا شفاف بودی؟
– بهفکر فقط خودت بودی یا واقعاً “رهبری” کردی؟
💡 یادت باشه:
در روزای سخت، هیچ کمپینی برندت رو نمیسازه، این رفتار توست که برندت رو میسازه
در روزهای آرام بعد از بحران، مردم ممکنه تبلیغتو یادشون بره،
اما یادشون نمیره که چطور باهاشون رفتار کردی
✊ پس الان وقتشه با صداقت، مسئولیتپذیری و همدلی بدرخشی.
این بهترین تبلیغیه که هیچ پولی نمیتونه جاش رو بگیره!
انجامش بده😉
@bazaryabimodern1987
✅ "مدیری که اصول استخدام رو ندونه، همیشه درگیر مشکلات بعد از استخدامه!"
@bazaryabimodern1987
🔻استخدام فقط پر کردن صندلی نیست…
اگر انتخاب اشتباه باشه، هزار برابر هزینه بیشتری بعداً میپردازی:
– هزینه آموزش بیثمر
– آسیب به روحیه تیم
– کاهش بهرهوری
– و حتی از دست دادن مشتریها
📌 پس یادت باشه:
مدیریت یعنی هنر انتخاب آدم مناسب در جای مناسب، نه فقط مدیریت کردن آدمهایی که هستند!
@bazaryabimodern1987
🔹 اجزای تعریف تبلیغات
@bazaryabimodern1987
تبلیغات میتواند شامل طیف وسیعی از اقدامات و عناصر سازنده باشد که اگر بخواهیم آن را کالبدشکافی نماییم، اجزای تبلیغات به شرح ذیل در دسترس خواهد بود:
▫️تمرکز بر پیامها، بخشبندی مشتریان بر اساس بازار هدف، رسانههای ارتباط یکپارچه بازاریابی IMC و بودجه تبلیغات
▫️انتخاب بهترین رسانه تبلیغات (کانال تبلیغات)، واسط یا رسانههایی برای گفتگو با مشتریان
▫️ایده تبلیغاتی یک پیام یا تصویر است که میتواند مشتری را جذب یا مورد توجه مشتری واقع شود.
▫️مرحله نهایی تبلیغات، اجرایی کردن تبلیغات بر اساس ایده تبلیغاتی است.
🔹 انواع رسانههای تبلیغاتی
تبلیغات یک تلاش تجاری بسیار بزرگ برای هر شرکتی است.
▫️آیا رسانههای متعددی برای معرفی محصولات و خدمات خود در اختیار دارید؟
▫️معمولا شرکتهای بسیار بزرگ، از تمام رسانههای در دسترس برای برندینگ ۳۶۰ درجه خود استفاده مینمایند؟
▫️برخی از رسانههای تبلیغاتی از بین بسیاری از انواع رسانه تبلیغاتی موجود عبارتاند از:
تلویزیون، رادیو، رسانههای چاپی، آنلاین، رسانههای محیطی و موبایل.
@bazaryabimodern1987
💢چهار قانون انگیزهبخشی
@bazaryabimodern1987
1️⃣قانون سبک رهبری
رهبران عالی سبک رهبریشان را بر اساس شخصیت و سبک کاری زیردستانشان تغییر میدهند. مثلاً اگر متوجه شوند قرار است رهبری عدهای کارمند باهوش و حرفهای را بر عهده بگیرند، از سبک رهبری مشارکتی استفاده میکنند ولی اگر قرار است رهبری عدهای کارگر ساده را عهدهدار شوند، سراغ رهبری اقتدارگرا میروند
2️⃣قانون پاداش
رهبران عالی به خوبی میدانند که پاداش، مهمترین عامل در انگیزهبخشی است. برای همین، همیشه به این فکر میکنند که باید به چه رفتارهایی پاداش بدهند؟ و رفتارهای زیردستانشان را چگونه ارزیابی کنند؟
3️⃣قانون شرایط سازمانی
رهبران عالی به این موضوع ایمان دارند که شرایط و محیط سازمان نقش بهسزایی روی انگیزۀ افراد دارد. برای همین، همواره تلاش میکنند تا محیطی سالم، پرانرژی، شاد و دوستانه را فراهم کنند
4️⃣قانون ساختار کار
رهبران عالی به خوبی میدانند خیلی وقتها نوع کاری که به افرادشان واگذار میکنند، روی انگیزۀ آنها اثر مستقیم میگذارد. برای همین، تلاش میکنند تا اهمیت کاری که هر فرد انجام میدهد را برای او توضیح بدهند، حتی اگر آن کار یک کار ساده و پیش پا افتاده باشد
@bazaryabimodern1987
در دنيای تبليغات ضرب المثلی است كه میگويد:
@bazaryabimodern1987
"فكر نكنيد مشتری احمق است، مشتری را جزئی از خود بدانيد."
✅ در بازاريابی مشتری دشمن شما نیست، مشتری شریک و بالاتر از همه سرمایه شماست.
✅ هرگز اجازه ندهيد خريدار و مشتری از شما ناراضی باشد و نسبت به شما احساس ناخوشایندی داشته باشد، در حد امکانات و توانایی خود رضایت او را جلب کنید...
@bazaryabimodern1987
💢روش Proact در تصمیمگیری
@bazaryabimodern1987
👈جان هاموند و همکارانش برای تصمیمگیری بهتر به ما توصیه میکنند این مراحل را طی کنیم: تشخیص مساله و مشکل؛ تعیین هدفمان از تصمیمگیری؛ شناسایی گزینههای تصمیمگیری؛
👈ما به این شیوۀ تصمیمگیری اصطلاحاً روش Proact میگوییم که از حروف نخستین کلمههای زیر تشکیل میشود:
1️⃣تشخیص مشکل یا همان Problem (Pr)
2️⃣تعیین هدف تصمیمگیری یا همان Objective (o)
3️⃣شناسایی گزینههای یا همان Alternatives (a)
4️⃣تعیین نتایج مهم در تصمیمگیری یا همان Consequences (c)
5️⃣ارزیابی و بالا و پایین کردن گزینههای مدنظر یا همان Trade off (t)
👈برای مثال، فرض کنید میخواهیم یک دستگاه جدید بستهبندی بخریم. در این حالت، فرایند تصمیمگیری به این شکل خواهد بود:
1️⃣تشخیص این که دستگاه کنونی دیگر به دردمان نمیخورد و هزینۀ تعمیر آن بسیار بالاست
2️⃣در نتیجه، تصمیم میگیریم دستگاهی با سرعت بالاتر و تکنولوژی بهروز خریداری کنیم
3️⃣برای یافتن دستگاه بستهبندی مدنظرمان از روشهایی مثل جستجوی اینترنتی، پرس و جو از شرکتهای دیگر و شرکت در نمایشگاه صنعت بستهبندی استفاده میکنیم
4️⃣برای ارزیابی دستگاه پیشنهادی هر شرکت از معیارهایی مانند قیمت، سرعت بستهبندی، مدت گارانتی، زمان تحویل و نصب استفاده میکنیم
5️⃣دستگاه پیشنهادی هر شرکت را بر اساس معیارهای فوق ارزیابی و در نهایت، بهترین دستگاه را انتخاب میکنیم
@bazaryabimodern1987
💢بشتابید، قطار در حال حرکت است
@bazaryabimodern1987
👈در متقاعدسازی تکنیکی داریم به نام «قطار در حال حرکت است». در این تکنیک، وانمود میشود قطار میخواهد حرکت کند و هر کسی که زودتر سوار شود، صندلی بهتری گیرش میآید و هر کسی که دیرتر سوار شود، ممکن است صندلی خالی پیدا نکند و حتی شاید قطار را از دست بدهد
👈در دل این تکنیک از سه اصل متقاعدسازی کمک گرفته شده است:
1️⃣انسانها وقتی میبینند اکثر مردم کار خاصی را انجام میدهند، با خودشان فکر میکنند که حتماً کار درستی است که همه آن را انجام میدهند و در نتیجه، آنها هم بدون فکر کردن همان کار را تقلید میکنند. در نتیجه، وقتی وانمود میشود خیلیها در حال سوار شدن به قطار هستند (مثلاً در حال خریدن محصولمان هستند) بقیه هم به این جنبش میپیوندند
2️⃣تکنیک قطار در حال حرکت به نیاز انسانها به تعلق به گروه پاسخ میدهد. در حقیقت، وقتی یک فرد همراه جماعت سوار قطار میشود، بخشی از نیازهای اجتماعی خود را برآورده میکند
3️⃣در تکنیک قطار در حال حرکت از اصل «محدودیت منابع» هم استفاده میشود و به این وسیله افراد تحریک میشوند تا فرصت را از دست ندهند
👈تکنیک قطار در حال حرکت در تبلیغات هم کاربرد دارد. در این نوع تبلیغات نشان داده میشود بسیاری از مردم به محصول یا خدمت مدنظرمان علاقه دارند و آن را مصرف میکنند. در نتیجه، بقیه هم تحریک میشوند محصولمان را بخرند
@bazaryabimodern1987
💢قیمتگذاری بر مبنای هزینۀ متوسط
@bazaryabimodern1987
👈قیمتگذاری بر مبنای هزینه متوسط (Average cost pricing) روشی در قیمتگذاری است که در آن ابتدا میانگین بهای تمام شده محصولات مشابه هم را محاسبه و سپس بر اساس آن، قیمت یکسانی را برای تمام آن محصولات معین میکنیم
👈برای مثال، فرض کنید یک شرکت لبنیانی میخواهد برای محصولاتی مثل شیر، شیرکاکائو، شیرقهوه، شیرموز و غیره خود که مشابه هم هستند، ولی بهای تمام شده متفاوتی دارند، قیمت تعیین کند. معمولا شرکتها برای راحتی کارشان و جلوگیری از بروز اشتباه، در این شرایط از قیمتگذاری بر مبنای هزینه متوسط استفاده میکنند
👈برای همین، شرکت لبنیاتی ابتدا میانگین بهای تمام شده محصولات موردنظرش را محاسبه و سپس قیمت نهایی یکسانی را برای تمام آنها تعیین میکند
👈وقتی از قیمتگذاری بر مبنای هزینه متوسط استفاده میکنیم، با این که قیمت نهایی محصولمان یکی است، ولی حاشیه سود محصولاتمان متفاوت است. در نتیجه، باید فروشندگانمان را به گونهای آموزش بدهیم که در فروش محصولات مورد نظر، بیشتر روی فروش محصولات با حاشیه سود بیشتر تمرکز کنند
👈مثلا اگر حاشیه سود شیرموز و شیرقهوه بیشتر از شیر و شیرکاکائو است، فروشندگان شرکت باید سعی کنند حتما شیرموز و شیرقهوه هم به مشتریانشان بفروشند تا سود شرکت افزایش یابد. در غیر این صورت، قیمتگذاری بر مبنای هزینه باعث کاهش سودآوری شرکت میشود
@bazaryabimodern1987
💢برای خاتمۀ مذاکره استراتژی داشته باشید
@bazaryabimodern1987
👈فروشندگان حرفهای به خوبی میدانند که به نتیجه رسیدن مذاکرۀ فروش، به هیچ وجه اتفاقی و از روی شانس نیست بلکه باید برای خاتمۀ موفقیتآمیز یک مذاکرۀ فروش، استراتژی دقیقی داشته باشیم
👈استراتژی خاتمۀ مذاکرۀ فروش، فرایندی است که از آن در تمام مذاکرات فروشمان برای هدایت مشتری به سمت تصمیمگیری نهایی و خریدن محصولمان استفاده میکنیم
👈این فرایند معمولاً به این صورت است که بعد از خاتمۀ معرفی محصول، چند سوال کوتاه از مشتری میپرسیم و با کمک آنها مشتری را به سمت تصمیمگیری هدایت میکنیم
👈اگر فروشندۀ تازهکاری هستیم، برای خاتمۀ یک مذاکرۀ فروش میتوانیم از این سه نوع سوال استفاده کنیم:
1️⃣سوالات جایگزین
در این استراتژی، چند گزینه دربارۀ محصولمان پیشروی مشتری قرار میدهیم تا یکی از آنها را انتخاب کند. مثلاً بعد از معرفی یک خودرو به مشتری از او میپرسیم «رنگ سفید آن را میپسندید یا رنگ مشکیاش را؟»
2️⃣سوالات عملی
در این استراتژی، عملیاتی که مشتری باید انجام بدهد را در قالب سوال از او میپرسیم. برای مثال، فرض کنید بعد از معرفی یک نوع مادۀ اولیۀ صنعتی میخواهیم مشتری را به سمت خرید هدایت کنیم. در این حالت میتوانیم از او بپرسیم «فردا قرارداد را برایتان ارسال کنم یا با خودم بیاورم که نگاهی به آن بیاندازیم؟»
3️⃣سوال مستقیم
در این استراتژی، خیلی شفاف از مشتری میپرسیم که آیا میخواهد محصول مدنظرمان را بخرد یا نه. برای مثال، فرض کنید یک یخچال جدید را به مشتری معرفی کردهایم و در انتهای معرفیمان از مشتری میپرسیم «میخواهید سفارشتان را ثبت کنم؟»
👈این سه استراتژی، یک مشکل مشترک دارند و آن این که مشتری را باز هم در موقعیت تصمیمگیری قرار میدهیم
👈برای همین، اگر فروشندۀ کهنهکار و حرفهای هستیم بهتر است استراتژی خاتمۀ مذاکرهمان را به این صورت طراحی کنیم که برای مشتری تصمیم بگیریم و فقط از او بخواهیم تصمیممان را تایید کند
👈برای مثال، فرض کنید میخواهیم بعد از معرفی خودرو به مشتری، او را به سمت خرید هدایت کنیم. در این حالت به جای آن که از مشتری بپرسیم «رنگ سفید آن را میپسندید یا رنگ مشکیاش را؟» از او میپرسیم «من رنگ مشکی را برایتان سفارش میدهم، موافقید؟»
👈بعد از پرسیدن این سوال، مشتری این سه انتخاب را دارد:
1️⃣مشتری تصمیمی که برایش گرفتهایم را میپذیرد و با آن موافقت میکند که در این صورت مذاکرۀ فروش را با موفقیت خاتمه دادهایم
2️⃣مشتری تصمیمی که برایش گرفتهایم را نمیپسندد و آن را تغییر میدهد. مثلاً میگوید نه من رنگ سفید این خودرو را بیشتر دوست دارم. در این حالت، مذاکرۀ فروش را بر اساس خواستۀ مشتری خاتمه میدهیم
3️⃣مشتری با کل تصمیمی که برایش گرفتهایم مخالفت میکند و آن را نمیپذیرد. در این حالت، متوجه میشویم که این مشتری آمادۀ خرید نیست و نباید بیشتر از آن برای او وقت و انرژی بگذاریم بلکه باید اجازه بدهیم زمان بگذرد و بعداً مجدداً سراغش برویم.
@bazaryabimodern1987
💢از دنیای واقعی فاصله نگیرید
@bazaryabimodern1987
👈اگر میخواهیم تصمیم درست بگیریم، باید گزینههای مدنظرمان را به صورت جدی و در فضای واقعی تجزیه و تحلیل کنیم
👈برای درک بهتر این واقعیت به ظاهر ساده اما بسیار مهم، بیایید به نتایج تحقیقات بازار یک شرکت نفتی نگاهی بیاندازیم
👈این شرکت نفتی در تحقیقات بازارش از رانندگان پرسید: «آیا حاضرید سوخت تمیزتر و پاکتری را خریداری کنید؟». اکثر قریب به اتفاق رانندگان پاسخ دادند «بله دوست داریم سوخت پاکتری بخریم و به محیط زیست کمک کنیم
👈اما وقتی این شرکت نفتی سوخت پاکتری را با قیمت بالاتری عرضه کرد، صدای نارضایتی بسیاری از مشتریانش درآمد که چرا قیمت سوخت را افزایش داده است
👈این موضوع حتی در فعالیتهای خیریهای هم مشاهده میشود. بر این اساس، وقتی انسانها با یک فرد فقیر مواجه میشوند، احتمال این که به او کمک کنند به شدت افزایش مییابد
👈اما وقتی به همین انسانها آمارهایی دربارۀ فقر در جامعه داده میشود، خیلی برای کمک به فقرا تحریک نمیشوند، چون آمارها آنها را به دنیای واقعی نزدیک نمیکند
👈آقای پاول گرین، استاد بازاریابی دانشگاه وارتون، با در نظر گرفتن این واقعیتها، روزشی به نام «تحلیل همه جانبه» را برای انجام تحقیقات بازار بهتر طراحی کرد
👈در این روش، برخلاف روشهای سنتی که پرسشنامههایی را در اختیار افراد قرار میدهند و از او میخواهند که نظراتش را بگوید، مخاطب را مجبور میکنند تا در شرایط واقعی از میان گزینههای مدنظر محقق بازار، یکی را انتخاب کند
👈به عنوان مثال، مشتری مجبور میشود از بین چند اتاق هتل با امکانات مختلف و قیمتهای متفاوت، یکی را انتخاب کند
@bazaryabimodern1987
![]() |